۱۳۸۹ دی ۱, چهارشنبه

دفاعیات احمد قابل در شعبه پنجم دادگاه انقلاب مشهد


متن کامل دفاعیات احمد قابل را می توانید از اینجا (وبلاگ از نگاه من) دریافت نمایید.

قسمتی از متن:
ما به جرم اصرار بر قانون اساسی و خصوصاً «حق حاکمیت مطلقه ملت» که صریح اصل 56 قانون اساسی است و حتی «ولایت مطلقه فقیه» را (که مفاد اصل پنجاه و هفت و برخی اصول بعدی است) زیر مجموعه حق حاکمیت ملی قرار داده است و مفاد آن؛ «عدم جواز تصدی و تصرف ولی فقیه در غیر موارد رضای مردم است» متهم به عناوینی چون؛ «اهانت به رهبری» و «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» شده‌ایم.

۱۳۸۹ شهریور ۱۴, یکشنبه

پاسخ به پرسشی در مورد پوشش در نماز و پوشش در منظر عمومی


سلام آقای قابل
من... دانشجوی دوره دکتری رشته فیزیک هستم. اخیرا برای آگاهی شخصی، در حال تفحص و تحقیق درباره مسئله حجاب (مو و سر) می‌باشم. در کنار مقالات دیگر، با جستجوی اینترنتی به مطلب شما در وبلاگ شریعت عقلانی (پرشین بلاگ) رسیدم.
در کلیت بحث اشکالی ندیدم. یعنی به نظرم ساختار کلام منطقی بود. اما گاهی دیدن عین عبارات نقل شده و دانستن اینکه جمله گفته شده، ‌در چه فضایی بیان شده و مطالب پس و پیش آن چه بوده،‌ به درک بهتر کمک می‌کند .منتهاا از آنجاییکه من در حال حاضر در خارج از ایران هستم،‌ به اغلب منابعی که شما به آنها استناد کرده‌اید،‌ دسترسی ندارم. البته اگر دسترسی هم داشتم، قطعا درک کافی نمی‌توانستم داشته باشم و غرضم تنها پیدا کردن دیدگاه به کلیت فضای حاکم بر عبارات است.
در حقیقت اشکال جدی برای من زمانی پیش آمد و نیاز واقعی وقتی بر من رخ نمود که با کامنت یکی از کامنت گذاران مواجه شدم:
« سلام مجدد
راستش من باز هم برخي از عبارتي ار كه نگارنده مطرح كرده بررسي كردم واقعا تعجب كردم بيشتر از اوني كه فكرشو كنيد . راستش عبارت مربوط به بحار الانوار كه در ج 83/180نقل شده (البته در ج 80ص 177به بعد در اين چاپي كه من ديدم) در واقع توضيح يك حديث است: يه نفر از امام سوال مي كنه كه يك زني هست كه فقط يه ملحفه داره مي خاد نماز بخونه ؛چكار كنه؟ بعد امام ميفرمايد خودشو و سرشو بپوشونه. واقعا نگارنده تعجب كردم كه يا اين مطالب رو نديده يا بريا اينكه حرف خودشو بزنه يه جورايي نخواسته ببينه . به هر حال خدا بهتر مي داند.
علی
۱:٠٦ ‎ق.ظ - پنجشنبه، ٢٠ اسفند ۱۳۸۸
سلام . خدمت همه خوانندگان مقاله
به نظر من عمده كاري كه رد اين مقاله صورت گرفته اين است كه مطالبي درست در جايگاهي نادرست بكار گرفته شده است و متاسفانه با عبارات فقهاءكاملا به صورت گزينشي برخورد شده است. البته من يك مورد رو تونسم بررسي كنم :مطلب محقق اردبيلي در مجمع الفائده در توضيح چند روايت است كه دارد حكم پوشش زن را در حال نماز مطرح مي كند و ايشان همان روايات را توضيح مي دهد. البته نمي دانم محقق اردبيلي چگونه بايد بگويد بحث من رد باره حكم پوشش زن در حال نماز است تا نگارنده مقاله بپذيرد كه ايشان دارد آن حكم را مطرح مي كند نه حكم كلي پوشش در برابر نا محرم را. »

با فرض اینکه کامنت گذارغرض‌ورز نیست،‌ به نظرم تامل درباره دیدگاهش لازم آمد و به دلیل عدم دسترسی به منابع همانطور که ذکر شد، از شما تقاضا می‌کنم اگر وقتتان اجازه میدهد برای نمونه ‌در همین دو موردی که اشکال وارد شده،‌ توضیح بفرمایید. اگر هم هریک از این دو منبع،‌ نسخه الکترونیکی دارند،‌ سپاسگزار خواهم بود آدرسش را به من بدهید.

پیشاپیش از لطف شما ممنونم

.....
۳۱ آگوست ۲۰۱۰، ژنو
***********************
به نام خدا
سلام بر شما
خوشحالم و امیدوار که مخاطب من افراد پژوهشگری چون شما یا کامنت گزاران محترم باشند
من در خصوص حجاب، دو مقاله در همان وبلاگ منتشر کرده ام با عناوین؛ «درمورد حجاب» و «در مورد پوشش» که امیدوارم هردو را خوانده باشید
عمده ی اشکالی که مطرح شده است، احتمال بی توجهی من به تفکیک بین پوشش در نماز و پوشش در نظر عمومی است
پاسخ من در همان دو مقاله روشن است که معتقدم اکثریت مطلق فقیهان، تصریح کرده اند که تفاوتی بین میزان پوشش در دو مورد یادشده وجود ندارد و مواردی از بیانات آنان را گزارش کرده ام. حتی متن فارسی تصریح به عدم تفاوت را از مرحوم آیة الله مطهری و به نقل از کتاب «مسأله ی حجاب» ایشان گزارش کرده ام. البته گروه اندکی از فقهاء به تفاوت پوشش در دو مورد یادشده قائل اند ولی برخی از آنان مدعی اند که میزان پوشش برای نماز بیشتر از میزان پوشش از نگاه نامحرم است!! و این نکته نیز مورد نظر من بوده است
علاوه بر آنکه در یک مقاله ی علمی و فقهی، آن هم با میزان حساسیت فوق العاده ای که عرف فقهی و عرف عمومی در برابرش دارند و سخن من برخلاف برداشت رایج است، طبیعتا می دانستم که تمامی مطالبم مورد بررسی دقیق مدافعان اندیشه و گرایش رایج فقهی قرار خواهد گرفت و تمامی اعتبار علمی نویسنده(اگر اعتباری داشته باشد) با کوچکترین خطا در انتساب مطلب به بزرگان فقه و مستندات روایی، شدیدا مخدوش خواهد شد. می توان فهمید که اگر کوچکترین نسبت خلافی به کسی می دادم،اساس دیدگاه خود را به خطر می انداختم. بنابراین از انتقاد افرادی که کارشناس مسائل فقهی نیستند، نباید نگران بود، هرچند روحیه ی عدم تسلیم در برابر سخن جدید بدون اطمینان از صحت مستندات ارائه شده، روحیه ای قابل ستایش است که شأن مخاطب اینگونه ای را بسیار فراتر از یک مخاطب عادی غیر پژوهشگر قرار می دهد
در مورد مقدس اردبیلی، تنها به عبارت «مجمع الفائدة»استناد نکرده ام بلکه سخن ایشان در کتاب«زبدة البیان»را آورده ام که صریحا در مورد «پوشش از نظر»اظهار نظر کرده است . وقتی یک فقیه اظهارات خود را در دو کتاب می نویسد و در هردو یک سخن می گوید، نمی توان ادعا کرد که اودیدگاه متفاوتی در دو مورد یادشده دارد، بلکه می توان فهمید که قائل به «وحدت میزان پوشش» در هر دو مقوله بوده است
روایت مورد استناد من از بیان رسول خدا(ص) به زهرای مرضیة(س)؛ «اتخذی فضل ملحفتک» نیز با پیش فرض «وحدت میزان پوشش» (که قبلا اثبات شده است) مورد استناد قرار گرفته است. بنا بر آن پیش فرض، تفاوتی بین ستر صلاتی و ستر نظری وجود ندارد و چون چنین است، صحت نماز با پوششی که سر و گردن را به صورت کامل نمی پوشاند و اطلاق آن (طبق قواعد علمی) شامل «نماز در مجامع عمومی که مردان نامحرم نیز در آن حضور دارند» می شود، به منزله ی صحت حضور با کمتر از حد رایج پوشش در منظر عمومی است
البته اگر کسی نظر اکثریت فقهاء(وحدت میزان پوشش در نماز و منظر عمومی) را نپذیرد، می تواند حدود متفاوتی برای ستر صلاتی و ستر نظری را ارائه کند
تندرست و پیروز و شادکام باشید
با تشکر و احترام
احمد قابل
********************
با عرض سلام و آرزوی قبولی طاعات
از توجه و پاسخ دقیق شما بسیار سپاسگزارم و برایتان پاداشی درخور از خداوند منان می طلبم.
اگر مجالی باشد، میخواستم پرسش دیگری را هم راجع به همین نوشتار مطرح کنم و آن در نقل قولی است که از ابن براج کرده اید:«ولا خلاف ایضا فی انّ الحرةّ یجب عليها ستر رأسها فی الصلّاة ، فانّ ذلک لا یجب علی الأمة . و ان کان قد اختلف قوم من الفقهاء فی الحرة اذا غطتّ رأسها و بقی شعرها ، هل تجب ستره ام لا ؟ فقد اتفقوا علی وجوب ستره لرأسها = اختلافی نيست در اینکه زن غير برده ، واجب است در نماز ، سر ر ا بپوشاند . این پوشش سر برای زن برده واجب نيست . اگرچه گروهی از فقهاء در مورد زن مسلمان غير برده ای که سرش را پوشانده ولی موهای او بدون پوشش مانده ، اختلاف کرده اند که آیا پوشاندن باقيمانده ی موها واجب است یا نه ؟ هرچند در مورد وجوب پوشش سر ، اتفاق نظر دارند .»
نکته مورد سوال خود را قرمز کرده ام. ابن براج صریحا اعلام داشته که در وجوب پوشش سردر نماز اختلافی وجود ندارد. این اعلام چقدر صحیح است و آیا با فرض صحیح بودن آن و با فرض تلازم پوشش صلاتی و غیرصلاتی، معنی آن همان اجماع در وجوب پوشش سر (در غیر نماز) نیست؟

با سپاس پیشاپیش از لطف و توجه شما،
.....
4 سپتامبر 2010
...................................
**************************
به نام خدا
سلام بر شما
من خود مدعی بوده ام که نظریه ی رایج(وجوب پوشش سرو گردن و بقیه ی بدن)، نظریه ای با اکثریت مطلق فقهاء بوده و هست. نکته ای که از سخن ابن براج مورد نظرم بوده، اولا عدم وجوب پوشش سر زنان برده ای که مسلمان اند(آن ها هم زن اند و هم مسلمان و همه ی جاذبه های خاص زن برای نگاه مردان را دارند) و ثانیا تصریح به اینکه «پوشش مو» را به صورت مطلق، همه ی فقیهان واجب نمی دانند بلکه در مویی که از محدوده ی سر بیشتر و بلند تر باشد، اختلاف نظر گروهی از فقهاء را با نظریه ی رایج، پذیرفته و گزارش کرده است. بنا بر این ادعای اتفاق و اجماع فقیهان برای پوشاندن مطلق موی سر، مخدوش است و قابل اعتماد نیست
من نگفته ام که عالمان اسلامی پوشش سر را در نماز و غیر نماز واجب نمی دانند، بلکه گفته ی من ناظر بر این است که «مسأله ی پوشش و حجاب» مطلبی اختلافی است و جای اجتهاد جدید در آن وجود دارد
در اولین فرصت که وبلاگ جدید را فعال کنم، به امید خدا تلاش خواهم کرد تا به تدریج مطالب قبلی را را در اختیار دوستان بگذارم
از توجه و تذکر شما صمیمانه سپاسگزارم
با احترام و آرزوی تندرستی
احمد قابل

۱۳۸۹ خرداد ۲۸, جمعه

سلامی دوباره


به نام خداوند جان و خرد
عزیزان سلام. تأخیر بیش از شش ماهه در بروز رسانی این وبلاگ را بر من ببخشایید. بازداشت غیرقانونی و دورافتادن از جمع صمیمی شما ، تنها دلیل این قضیه بوده است و می پذیرید که گریزی از آن نداشتم. نه توان ترک وظیفه ی امر به معروف و نهی از منکر را داشتم و نه امکان بازداشتن حاکمیت از ستم. نتیجه ی طبیعی این ناتوانی ها، پذیرش محرومیت از ارتباط با شما به مدت شش ماه بود که ممکن است برای مدتی بسیار بیش از این نیز تکرار شود. ولی تا زنده ایم و آزاد(اگرچه با قرار وثیقه) باید به انجام وظیفه ی انسانی، اخلاقی و شرعی پرداخت و از محرومیت ها نهراسید. اگر عمری و سلامتی باقی بود و اختیاری در دست، ارتباط علمی خود را در این وبلاگ با امید به خدای رحمان، ادامه خواهیم داد. پس به امید خدا تجدید خاطره می کنیم.
از همه ی عزیزانی که در نبود من، این وبلاگ را تنها نگذاشتند و هر از چندی به آن سری زدند و حالش را پرسیدند و با دعای خیری به یاری اسیران ظلم و ستم شتافتند، صمیمانه سپاسگزاری می کنم و از خدای بزرگ، پاداشی درخور را برای دنیا و آخرت آنان طلب می کنم.
شاد ، سالم، بهروز و پیروز باشید.
احمد قابل .............. ٢٨ خرداد ١٣٨٩ .................... فریمان